گرگراک چیست و به چه معناست و ارتباط آن با گنج و گنج یابی

گرگراک و معنی آن

احتمالا برای شما نیز سوال شده است که گرگراک یعنی چه و معنای آن چیست؟! امروز با ما همراه شوید تا هم سری به تاریخچه این کلمه بزنیم و هم به ارتباط آن با گنج و گنجشهر پی ببریم؛ گرگراک در گویش شیرین بختیاری به معنای آفتاب پرست می باشد...بله! آفتاب پرست! همان حیوان خزنده کوچک رنگاوارنگ که حتی در انیمیشن رنگو (Rango) نیز نقش اول داستان بود و خیلی ها (از جمله خودم) کلی با آن خاطره دارند و حتی ممکن است شخصیت مورد علاقه شان باشد. 

آفتاب پرست ها حیوانات جالبی هستند؛ چرا؟ چون در میان خزندگان، نه تنها معروف ترین آن ها هستند، بلکه بینایی به شدت قوی دارند و همین موضوع، باعث می شود که در شکار کردن حشرات و طعمه خویش ماهر تر باشند. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که این موجودات خزنده کوچک، نور مرئی و اشعه ماورای بنفش را به راحتی تشخیص می دهد و همین امر باعث می شود که آفتاب پرست ها، در چنین موقعیت هایی، سطح رفتار و فعالیت اجتماعی خود را ارتقا دهند. گرگراک ها موجوداتی هستند که صرفا برای زیبایی از تغییر رنگ استفاده نمی کنند! آن ها با استفاده از تغییر رنگ خود، ارتباط بر قرار کرده و در واقع بخشی از زبان بدنشان است. 

گرگراک و ارتباط آن با گنج

هم اکنون که درباره گرگراک و معنای آن تا حدی دانستیم، می خواهیم کمی هم درباره ارتباط گرگراک با گنج و گنج یابی بدانیم؛ آفتاب پرست در گنج یابی و یا دفینه یابی، علامت به شدت مهمی به حساب می آید، چرا که جزو علامت های اولیه و نخستین در این زمینه است. دلیلش نیز این است که دارد خبری را به گوش جستجوگر می رساند؛ خبری که حاوی وجود قبر و یا حتی گنجینه ای مهم در اطراف گنج یاب است!

اما چرا؟ چرا گرگراک یا همان آفتاب پرست، باید همچین معنایی برای گنج یاب داشته باشد و اگر جایی نماد حکاکی شده و یا مجسمه آن دیده شود، باید سر و گوش خود را به دنبال یک گنج هوشیار کنیم؟!

خب، اجازه دهید که کمی به عقب تر برویم؛ مثلا به دوره عیلامیان یا حتی قبل تر... در آن دوره، اکثریت مردم عیلامی، مهر پرست و یا میترائیسم بودند؛ آن ها معتقد بودند که میترا ایزد پاکی، جنگاوری و روشنایی است و آفتاب پرست نیز از نظر آن ها یکی از نماد های مقدس بوده است! مردمان آن زمان پیشکش های با ارزش خود را با این نماد، دفن و پنهان می نموده اند.

از مبحث باستانی این قضیه که بگذریم، همانطور که خودتان نیز می دانید، آفتاب پرستان حیوانات تخم گذار هستند؛ آن ها عادت دارند که تخم خود را زیر زمین دفن و پنهان کنند...برایتان آشنا نیست؟! دقیقا مانند مردمانی که در قدیم الایام، گنج خود را مدفون می کردند!

جدا از همه این ها، در گنج یابی و دفینه یابی، آفتاب پرست با دهان باز به شدت مهم و برجسته جلوه می نماید.

گرگراک و ارتباط آن با بازی سازان گرد نشین

هم اکنون که درباره تمامی این ها صحبت کردیم، فکر می کنم وقتش رسیده باشد که کمی راجع به خودمان هم حرف بزنیم و چرایی این را مشخص کنیم که چرا اسم تیم ما گرگراک است؟

و اصلا چه شد که ما به وجود آمدیم...داستانی که در ادامه خواهید خواند، از زبان یکی از گرگراکی ها است؛

در یک روز سرد زمستانی ایده ساخت یک بازی محیطی در ذهنم تبدیل به هیجانی غیر قابل توصیف شد. هیجانی که می دانستم هر آنچه رویا در سر دارم را به یک واقعیت غیر قابل انکار بدل می کند. پس بر آن شدم که زیر ساختی درست بر اساس استاندارد های روز دنیا بنا کنم . از تمام دوستان و عزیزانی که توان فنی و اجرایی داشتند دعوت کردم در این مسیر هم پای من باشند . طولی نکشید که سیل ایده ها به دایره ی فکر بازی روان شد؛ ایده ها یک به یک شکل گرفتند و در پی ساختار سازی بر آمدیم . پژوهش های علمی با کمک از دوستان و جامعه شناسان؛ ما را به آنچه در سر داشتیم نزدیک کرد . بیش از ۸ ماه زمان صرف ایده پردازی درمورد چگونگی بازی شد . گروهی جوان و جوان تر که  اهداف بسیار بزرگی در سر داشتند هر روز به وسعت موضوع افزودند.در طی مسیر یافتیم اهداف مشترکی با اتاق فکر خانه اوقات فراغت کشور داریم تصمیم گرفتیم برای نیل به رویاهایمان مصمم تر گام بر داریم و دست دوستی ريیس جوان و باهوش و ذکاوت اتاق اوقات فراغت کشور را به گرمی فشردیم . در اولین اقدام با توجه به شرایط کلی و پژوهش های صورت گرفته توسط کارشناسان یک شرکت متوجه شدیم با چالش های عظیمی روبرو هستیم .از آنجایی که جامعه ما دیگر توان؛ پویایی و نشاط سال های قبل را از دست داده است؛ دیگر آنچه جوان خوانده می شود با استاندارد جهانی سال های زیادی فاصله دارد. بدیهی بود ما برای رسیدن به مقصد باید برای جامعه ای که تحت تاثیر  آثار مخرب تورم؛ دچار بحران بی اعتمادی شده بود شرایطی عادلانه فراهم می کردیم . جامعه ای که نه علاقه ای به خواندن کتاب نشان میداد و نه تلاشی برای بهتر زندگی کردن جواب می داد.مسیر هر روز سخت و سخت تر می شد اما قوه اراده ما بر هر بی میلی و چالشی چربید .

نویسنده: میویس.