بازی های ترسناک
امروز و در این مقاله، قصد داریم برای طرفداران ژانر وحشت، بازی های ترسناکی را همراه با داستان هایشان بازگو کنیم.
در واقع بازی هایی که می خواهیم درموردشان صحبت کنیم، در کمال تعجب، تضمینی بر واقعی بودن و حتی وجود داشتنشان نیست! پس شاید بهتر باشد که به جای بازی های ترسناک بگوییم: افسانه های محلی ترسناک درباره بازی های ویدیویی؛ هر کدام از این بازی ها، داستان خود را داشته و به کریپی پاستا (Creepy Pasta) معروف هستند که درباره آن نیز صحبت خواهیم کرد.
کریپی پاستا چیست؟!
کلمه کریپی (Creepy) به معنای عجیب غریب و پاستا نیز نام یک غذا به نظر می رسد! که البته این طور نیست... لغت های کریپی و پاستا، در کنار یک دیگر، در واقع مفهوم کپی و پیست (Copy-paste) را می رسانند. حالا شاید این سوال برایتان پیش بیاید که یعنی چه؟!
بگذارید این طور بگویم: کریپی پاستا ها، تصاویر، داستانک ها، خاطرات و حتی ویدیو های ترسناکی هستند که در اینترنت و فضای مجازی دست به دست می چرخند و به اصطلاح وایرال می شوند... اکثریت این داستان ها و کریپی پاستا ها حالت افسانه های محلی را دارند که همین به خودی خود، باعث می شود حقیقی بودن و یا فیک بودن آن مشخص نباشد؛ البته در برخی داستان ها این موضوع آشکار است که نویسنده آن داستان، صرفا تخیل قویای داشته است و یا آن قدر در اینترنت دست به دست شده که تغییراتی در آن به وجود آمده و به اصطلاح (پیاز داغش را زیاد کردهاند!)
بازی های ترسناک که امروز می خواهیم در موردشان صحبت کنیم نیز در همین ژانر (یعنی کریپی پاستا) قرار داشته و در نهایت به عهده خود خوانندگان عزیز است که بخواهند این داستان ها را باور کنند و یا صرفا از آن ها به عنوان یک سرگرمی، لذت ببرند.
شهر بنفش
بگذارید از معروف ترین این بازی های ترسناک شروع کنم!... شهر بنفش و یا همان (Lavender town) افسانهای بود که اوایل سال 2019 شروع به پخش شدن در اینترنت کرد.
داستان از این قرار بود که در بازی پوکمون (Pokemon Red and Green)، یک مرحله مرموز وجود داشت؛ این مرحله از این بازی به شهر بنفش معروف بود و دلیلش هم بنفش بودن کل آن مرحله بود. در سال 1996 و در ژاپن، کودکان بین هفت تا دوازده سال، ابتدا از خود رفتار های پرخاش گرانه نشان می دادند و بعد جان خود را می گرفتند! بعد از تحقیقات مکرر، مشخص شد که تمامی آن کودکان، بازی پوکمون را داشته و در مرحله شهر بنفش بودهاند.
در اصل، چیزی که باعث این اتفاق ناگوار بوده، آهنگ تم آن مرحله از بازی بوده؛ بررسی ها اثبات می کردند که آهنگ این بازی، دارای فرکانس هایی بوده که بر روی کودکان (به دلیل حساس تر بودن آن ها) تاثیر منفی و بسیاری می گذاشته و در نهایت مسبب اتفاقات جبران ناپذیری می شده است. این کودکان، در بیشتر اوقات، سردرد شدید و حالت تهوع داشتهاند و خواب هایشان نیز دچار اختلال و مشکلاتی بوده است.
در نهایت این داستان باید گفت که حقیقی بودناش مشخص نیست و مدرکی نیز وجود ندارد که بخواهد این اتفاق را اثبات کند....پس بهتر است به سراغ بازی های ترسناک بعدی برویم.
کنسول بازی ناشناخته
داستان این بازی، به اوایل دهه 90 میلادی باز می گردد... زمانی که یک کنسول عجیب از نا کجا آباد، سر و کلهاش پیدا می شود و پلیر (بازیکن) های خود را تا پای مرگ می کشاند!
ابتدا، این کنسول، برای مخاطبان خود، بهترین حالت ممکن را داشته؛ کیفیت خوب، بازی متفاوت و غیر تکراری و... همین امر مسبب اعتیاد بازیکنان به این بازی و کنسول می شده است و پس از مدتی، پلیر ها دیگر نه می توانستند آب بخورند و نه غذا!
به نظر من، به خودی خود، همین امر می تواند به شدت وحشتناک باشد؛ چرا که ایجاد اختلال در زندگی روزمره و توسط بازی های مختلف ویدیویی، چندان دور از ذهن نیست و همه ما می دانیم که چنین چیزی به راحتی می تواند در زندگی واقعی اتفاق بیوفتد، در هر صورت داستان به همین جا ختم نمی شود...
پس از مدتی، پلیر های بازی، چیز هایی را تجربه می کنند که فرای تحمل هر انسانی است؛ اگر برای کاراکتر داخل بازی کنسول، اتفاقی می افتاد، مثلا زخمی می شد و یا هرچیز دیگری، همان بلا بر سر پلیر آن بازی نیز می آمد!
در نهایت پس از تحقیقات گسترده پلیس، آن ها توانستند رد سازندگان این کنسول را بگیرند؛ اما در کمال تعجب، به انباری متروکه رسیدند.
در نهایت اگر منصفانه به این داستان نگاه کنیم، می توانیم صرفا بگوییم که یک داستان ترسناک خوب است و نه چیزی بیشتر...اگرچه بازی های ترسناک بیشتری برای تعریف کردن در چنته داریم!
شما همچنین می توانید در صورت علاقه مقالات زیر را مطالعه نمایید:
پک من؛ یک بازی قدیمی اما تکرار نشدنی
سفر به زمان با بازی های نوستالژیک
بازی های ویدیویی شبیه سازی شده
بازی های ترسناک و تاثیر روانشناسی آن ها
لبخند لونا
اسم این بازی، لونای رنگ پریده (Pale Luna) است؛ بازی که در ابتدا یک بازی معمایی و سرگرم کننده به نظر می رسید اما...
بازی لونای رنگ پریده، سبک نوشتاری دارد و بر طبق دستورات پلیر ها عمل می کند؛ در ابتدای بازی، بازیکنان با این متن مواجه شدند:
در یک اتاق تاریک قرار داری و نور ماه از پنجره اتاق به داخل می تابد، گوشه اتاق، طلا، یک عدد بیل و یک طناب وجود دارد... دری نیز سمت شرقی تو وجود دارد، چه دستوری می دهید؟
تا این قسمت از بازی، بازیکنان با خود می اندیشیدند که منظور از لونای رنگ پریده، همان ماه است...چرا که خود کلمه (لونا |Luna) به معنای ماه می باشد؛ اما اتفاقی افتاد که باعث شد نظر آن ها کاملا برگردد...
بازیکنان بلخره به مرحلهای می رسیدند که عبور کردن از آن در حد زیادی دشوار بود و خیلی ها نیز در همین مرحله بود که بازی را رها کردند؛ اما یکی از این بازیکنان، علاقمند تر از این حرف ها بود و بازی را ادامه داد تا جایی که توانست از آن مرحله رد شود. اتفاقی که افتاد این بود که مدام یک متن روی صفحه به نمایش گذاشته می شد:
(لونای رنگ پریده، لبخند عمیقی بر لب دارد!)
بازیکن با تلاش های مکرر بلخره موفق شد مختصات تقریبی از این بازی به دست آورد که این مختصات، او را به سمت پارک جنگلی راهنمایی می کرد. نکته جالب آن بود که پس از مدتی، پلیر متوجه شد باید دقیقا از همان مسیر هایی حرکت کند که در بازی نیز رفته بود... وقتی به آن مختصات رسید با اتفاقی وحشتناک رو به رو شد!
جسدی از یک دختر 11 ساله، در آن جنگل انتظارش را می کشید... پلیس ها و کارآگاهان زیادی تلاش کردند سازنده بازی را پیدا کنند، اما تمامی تلاش های آن ها بی نتیجه ماند و این پرونده هیچوقت حل نشد.
جمع بندی
همان طور که در ابتدای این مقاله گفته شد، این لیست از بازی های ترسناک، صرفا تخیلی و افسانه بوده و به کریپی پاستا مشهور هستند. بیشتر این داستان ها برای سرگرمی و لذت بردن پدید آمدهاند و من نیز امیدوارم که از بازی های ترسناک امروز لذت برده باشید.
نویسنده: میویس.